کد خبر: 1247 زمان انتشار: 20:52:25 - 1399/11/27
دیدار ناتمام از خانه وارطان هوانسیان شاعرانگی یک معماری

از میدان فلسطین که به سمت طالقانی بروید، همان اول خیابان، خانه را خواهید دید.

 حتی قبل از اینکه تابلو بزرگ خانه وارطان را بالای سر خانه ۳ طبقه ببینید، خانه با نمایی از سنگ ۲ رنگ و پنجره‌های چوبی خود را نشان می‌دهد. خانه «وارطان هوانسیان» با بقیه ساختمان‌های نو و کهنه اطرافش تفاوت دارد و باید هم داشته باشد. خانه معمار حتماً با خانه‌های دیگر متفاوت است. بیرون خانه این را می‌گوید، اما داخلش نمی‌توان رفت. تا ۴ سال پیش این ساختمان را محل گفت‌وگو یا گفتمان می‌گفتند. در حیاط آن کتابفروشی بزرگی بود و کافه‌ای که می‌شد در آن ساعتی نشست و آرامش یافت. گهگاه هم نمایش‌ها یا پرفورمنس‌هایی در آن اجرا می‌شد. اما حالا تبدیل به ساختمان اداری شده و فقط مراجعان می‌توانند داخلش شوند.

  • ساختمان شماره ۲ یا خانه وارطان؟

وقتی زنگ ساختمان شماره 2 شرکت بازآفرینی شهری ایران یا همان خانه وارطان را می‌زنم، نگهبان در را باز می‌کند. یک طبقه را در راه‌پله پهن بالا می‌روم و خیلی زود متوجه می‌شوم که گرفتن اطلاعات درباره خانه کار راحتی نیست. مسئول حراست ارائه کوچک‌ترین اطلاعات را منوط به اجازه گرفتن از مقام بالادستی می‌کند. اما بالاخره یکی از مسئولان شرکت می‌گوید خانه حالا متعلق به وزارت راه و شهرسازی است و تبدیل به شرکتی برای بهسازی و نوسازی بافت‌های فرسوده شهری شده است. او می‌گوید این وزارتخانه، خانه را از خود وارطان یا از خانواده‌اش خریده است. ساختمان سرپاست و به نظر نمی‌رسد تغییری در آن صورت گرفته باشد. مسئول شرکت که نمی‌خواهد اسمش را بگوید هم این را تأیید می‌کند. حالا از پنجره‌ای که آن روبه‌روست می‌شود حیاط را دید. سازه شیشه‌ای موقت کتابفروشی و کافه هنوز آنجاست که البته به‌زودی برچیده خواهد شد.

  • معماری در زمان و مکان درست

«رضا موسوی» کارشناس مرمت بناهای تاریخی و تهران‌شناس، می‌گوید: «نکته قابل‌توجهی که در مورد وارطان هوانسیان نظر من را جلب می‌کند، این است که او یک معمار ایرانی است. در همان زمان، مارکوف روس‌تبار مقیم ایران را هم داریم و همین‌طور گدار فرانسوی که سال‌ها در ایران ماند و کار کرد. ولی ایرانی بودن وارطان او را برای ما از بقیه متفاوت می‌کند. از طرف دیگر، ویژگی دیگری که در مورد وارطان وجود دارد، این است که در دوره‌ای کار می‌کند و وارد معرکه ساخت‌وساز می‌شود که اتفاقاً فضا برای این کار وجود دارد. او سر بزنگاه وارد این معرکه می‌شود. یعنی زمانی که پول هست، امکانات هست و توقع ساخت‌وساز و مدرنیته در ایران بالاست. دورانی است که معماری و شهرسازی رونق دارد و این اهمیت وجود دارد که معماری و شهرسازی را با هم پیش ببرد. به این‌ترتیب، میدان کار زیاد است. آنقدر که وارطان زمانی پروژه‌هایی تعریف می‌کند، ولی چنان سرش شلوغ است که وقت نظارت بر آنها را ندارد. بنابراین طراحی می‌کند و کسان دیگری اجرایش می‌کنند.»

او باز هم از دوران خاص‌کاری وارطان و معماران معاصر او می‌گوید: «آنها زمانی کار می‌کنند که تأثیرگذاری کارشان به چشم می‌آید. کارهای زیادی هم می‌سازد. مثل همین ساختمان جنگ که نیمه‌کاره ماند و وزارت جنگ تمامش کرد یا بناهایی که گوشه و کنار تهران می‌سازد.»
او تفاوت سبک معماری وارطان را، از جمله در همین خانه، با کسی مثل گدار در شاعرانگی آن می‌داند: «من وارطان و کارش را شاعرانه‌تر می‌بینم. معماری او شاعرانه است و در آن عناصری می‌بینید که معماران دیگر کمتر به آن پرداخته‌اند. این را هم یادمان نرود که او یک نقاش حرفه‌ای است. او در ایران نقاشی می‌خواند و بعد به خاطر علاقه به نقاشی در فرانسه هم این رشته را ادامه می‌دهد و بعد در کالج دیگری نقاشی و شهرسازی می‌خواند. این وجه نقاش بودن، که من شاعرانگی معماری او را هم در همین می‌بینم، فضا را دراماتیک می‌کند. طرح‌ها و فضاهایی که در معماری ایجاد کرده ما را وارد قصه می‌کند. انگار کارش با قصه گره خورده است. گاهی آدم خودش را در آن فضا می‌بیند و فکر می‌کند اگر من اینجا زندگی می‌کردم، چطور می‌شد؟»

  • اعتماد به نفس معمارانه

 رضا موسوی درباره خانه وارطان می‌گوید: «خانه وارطان، یک بنای 3طبقه است. یعنی متعلق به دوره‌ای است که معماری آنقدر وجاهت مهندسی‌اش جا افتاده بوده که ساختمان‌ها را با اعتماد به نفس بلندارتفاع‌تر می‌ساختند.» او از ساختمان کارخانه جیپ که توسط وارطان طراحی شده می‌گوید که بنایی از دوران نئوکلاسیک در تهران است و آن را با همین خانه مقایسه می‌کند: «این ساختمان نمونه مشخص شیفتگی وارطان به فضای نقاشی است. برای همین این ساختمان جزء معماری‌های نئوکلاسیک محسوب می‌شود. ریزه‌کاری‌ها زیاد دارد. از جمله فرم‌ها و منحنی‌ها. وقتی به خانه وراطان هم نگاه می‌کنید، باز کاربرد منحنی را در آن می‌بینید. از شکل پله‌ها و نرده‌های پله‌ها و همین‌طور در منحنی‌های روی نما. ستون‌های دایره‌ای بسیار زیبا در معماری این خانه استفاده شده است. روی نماسازی هم با دقت و به شکل فرمالیستی کار شده است و تمام خطوط تعریف درست دارند. خط‌ها و شکستگی‌ها و انحناها کمک کرده که ما معماری شاخصی در شهر ببینیم.»او معماری وارطان هوانسیان را معماری برون‌گرا تعریف می‌کند: «تمام فضاهای کار او برون‌گرا هستند. الان اگر راجع به برون‌گرایی حرف بزنیم، کار شاقی نکرده‌ایم. ولی یادمان باشد درباره دوره‌ای حرف می‌زنیم که هنوز خیلی از معماران طراحی‌های دورن‌گرایانه دارند. این آدم در آن زمان این کار را کرده و الان که از مقابل خانه‌اش عبور می‌کنیم می‌بینیم چه کار کرده است که بعد از 70 سال هنوز در آن خیابان می‌درخشد. حتی اگر ندانید معمار بنامی آن را ساخته، متوجه می‌شوید طراح داشته است.»

  • کاربری خانه

رضا موسوی درباره کاربری خانه مثبت فکر می‌کند و آن را نامعقول نمی‌داند. هرچند با کاربری فرهنگی هم موافق است. البته با شرایط ویژه و حفظ خانه در هر ۲ مورد: «هر ۲ کاربری اداری و فرهنگی می‌تواند درست باشد، مشروط بر اینکه ساختار معماری خانه دست نخورد. اگر کتابفروشی قرار است در حیاط غرفه بزند و در عوض کند و دیوار بکشد، نباشد بهتر است. ساختمان باید مورد استفاده قرار گیرد. هر ملکی اگر بی‌استفاده بماند، مخروبه می‌شود. اما مهم این است که در هر کاربری چهارچوب معماری بنا حفظ و مرمت اصولی شود. مرمتی که نیاز به درک و فهم درست از بنا دارد. مرمت یک رشته تخصصی است و باید کارشناس این رشته مرمت انجام دهد.»

  • مرمت و باز هم مرمت

 رضا موسوی درباره اینکه خانه مرمت نشده است می‌گوید: «نیاز به مرمت همیشه وجود دارد. هرچند بعید می‌دانم این خانه حتی بعد از ۷۰ سال از ساختش مشکل خاصی داشته باشد. ولی در مورد معماری که معماری را از مرمت شروع کرده و بناهای تخریب‌شده جنگ جهانی را در فرانسه مرمت می‌کند، خیلی بد است که با خانه‌ای که ساخته این‌طور سهل‌انگارانه برخورد کنیم.»

همشهری آنلاین _ شقایق عرفی‌نژاد


ارسال نظر


رویداد

کلیه حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ می باشد.