دکتر عبدالحمید نقرهکار، از نظریهپردازان برجسته معماری اسلامی، معتقد است ریشه بسیاری از بحرانهای معماری و شهرسازی امروز ایران در «واردات بیپشتوانه الگوهای غربی» و نادیدهگرفتن حقیقت الهیِ انسان نهفته است. او در گفتوگو با رسانه تخصصی "اخبارمعماری"، با نقد مبانی انسانشناسی معماری مدرن، تأکید میکند که معماری تنها زمانی میتواند نقش تمدنساز ایفا کند که بر مبانی معرفتی اسلام تکیه داشته باشد و دانشگاهها به جای تکرار سرفصلهای سکولار، امکان انتخاب مسیر هویتی را برای معماران جوان فراهم کنند.
به گزارش رسانه " اخـبــار معـمـاری "، دکتر عبدالحمید نقرهکار از معدود پژوهشگران و نظریهپردازانی است که سالها در حوزهی «معماری اسلامی» و مبانی معرفتی هنر دینی قلم زده و تأملات نظری او در دهههای اخیر بر جریان نقد معماری مدرن در ایران اثرگذار بوده است.
معماری وارداتی و نادیدهگرفتن حقیقت انسان | معماری مدرن به هویت انسان بیاعتناست
دکتر نقرهکار در آغاز گفتوگو با نقدی بنیادین بر مبانی انسانشناسی غرب، معماری مدرن وارداتی را نتیجهی نگرشی دانست که پس از رنسانس شکل گرفت و بهتدریج انسان را در سطح «جسم و نیازهای مادی» تقلیل داد. او توضیح داد:
«آنچه امروز بهعنوان الگوی معماری جهانی معرفی میشود، نتیجهی یک روند تاریخی است که از بازگشت به یونان باستان آغاز شد، با تحولات معرفتی اروپا ادامه یافت، و در نهایت به جریانی رسید که ابعاد عقلانی و روحانی انسان را نادیده میگیرد. این نگاه، چه در دورههای مادیگرایانه، چه در نگرشهای لذتمحور لیبرالی، انسان را صرفاً موجودی حیوانی میبیند».

وی با اشاره به سخن مشهور نیچه، «خدا مرده است» افزود:
«این نگاه، همان نگرشی است که بر اساس آن هویت الهی انسان حذف میشود. حال آنکه در آفرینش انسان، خداوند تنها زمانی فرمود: «فَتَبارَکَ اللهُ أَحسَنُ الخالِقین» که در او روح الهی دمیده شد. این یعنی حقیقت انسان فراتر از جسم است».
بهاعتقاد او، معماری غرب بر همین انسانشناسی مادی استوار است و با نفوذ در دانشگاههای ایران پیش از انقلاب ساختار آموزشی معماری را از هویت اسلامی تهی کرده است. او تأکید کرد:
«در بسیاری از دانشکدههای هنر، سرفصلها هنوز هم برگرفته از همان نگاه سکولار است ».
او دانشگاه هنر اسلامی تبریز را یکی از معدود مراکزی دانست که در حفظ هویت اسلامی آموزش معماری کوشیده است و از نقش «دکتر کینژاد» در این مسیر یاد کرد.

معماری اسلامی بدون تولید دانش امکانپذیر نیست | فاصله دانشگاهها با مبانی تمدن اسلامی
دکتر نقرهکار با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی تنها مرحلهی نخست تحول تمدنی بوده، گفت:
«ما در گام اول، احکام فردی اسلام را احیا کردیم؛ اما در حوزههایی مانند اقتصاد، هنر، معماری و شهرسازی هنوز تحول موضوعی رخ نداده است. زمانی در کشور هیچ کتاب و منبعی دربارهی اقتصاد اسلامی یا مبانی نظری هنر اسلامی وجود نداشت، اما امروز حجم قابلتوجهی از این تولیدات شکل گرفته است».
به گفتهی او، مهمترین چالش امروز، تبدیل این تولیدات نظری به «سرفصلهای درسی» است؛ تحولی که برخی دانشگاههای مرکز اجازهی وقوع آن را نمیدهند:
«هدف ما تغییر اجباری دانشگاهها نیست؛ هدف این است که دانشجو حق انتخاب داشته باشد و اگر خواست، بتواند در مسیر هویت ایرانی - اسلامی آموزش ببیند. این حق نباید توسط رأی اکثریت یا نفوذ گروههای خاص سلب شود».
بدون نقد هیچ فهمی شکل نمیگیرد | نقد باید انسانی و عاری از غرضورزی باشد
او نقد را «بنیان ارتقا و تعالی» دانست و گفت:
«نقد، چه در تئوری و چه در آثار، شرط لازم برای رشد است. اگر نقد نکنیم یعنی هنوز ندانستهایم چه میکنیم. انسان نباید مقلد و تکرارکننده باشد؛ نقد او را از تکرار رها میکند».
وی تأکید کرد که نقد باید علمی، انسانی و به دور از کینه و غرض شخصی باشد:
«اگر نقد تعطیل شود، تمدن متوقف میشود».
غربیسازی شتابزده؛ تهدید هویت شهری | چالش ورود الگوهای غربی به شهرهای تاریخی
در خصوص تبریز و شهرهای تاریخی، دکتر نقرهکار با احتیاط نسبت به فقدان مستندات کافی گفت:
«اما در یک نگاه کلی، برنامهریزی شهری کلانشهرهای ایران کاملاً غربی و مادی است؛ آن هم بدون اینکه حتی بتوانند همان الگوی غربی را درست اجرا کنند».
او این وضعیت را نتیجهی «شتابزدگی، نبود زیرساخت نظری، و سیطره نگاه درآمدزایی» دانست و افزود:
«شهرهایی مانند تبریز که هویت تاریخی و لایههای فرهنگی غنی دارند، به شدت نیازمند بازگشت به الگوهای شهرسازی ایرانی - اسلامیاند. این مبانی باید در دانشگاهها تدریس شود، وگرنه روند موجود نه به اصالت میرسد و نه به استانداردهای غربی».

اسلام، منبع راهبرد؛ انسان، تولیدکنندهی مصداق | معماری اسلامی یعنی اخذ راهبرد از قرآن و سنت | معماری اسلامی و معماری مسلمانان
او در تبیین مفهوم معماری اسلامی توضیح داد:
«اسلام یک مکتب الهی است و مبانی زیباییشناسی و فلسفه هنر را در کاملترین شکل ارائه کرده است. اما مصداق را انسان میسازد. بنابراین نمیتوان هر اثر تاریخی را که مسلمانان ساختهاند، مستقیماً «اسلامی» نامید».
او ادامه داد:
«اگر راهبردها و مبانی نظری را از قرآن و سنت بگیریم، آن معماری اسلامی است؛ اما اگر مفاهیم از منابع دیگر گرفته شود، همان منابع تعیینکنندهی ماهیت معماری خواهند بود، نه اسلام».
اسلام ظرفیت تمدنسازی دارد؛ معمار باید آن را فعال کند | نیاز امروز: خودآگاهی هویتی معماران جوان
او در پایان، خطاب به جامعه معماری گفت:
«ما باید خود را بشناسیم؛ هم ظرفیتهای تمدنی اسلام را و هم تواناییهای بومی خود را. اگر جوانان معمار بهدنبال حقیقت هویتی باشند و نقد و تحقیق را جدی بگیرند، میتوانند در ساخت تمدنی نو نقشآفرینی کنند. تمدنسازی بدون فهم عمیق، بدون نقد و بدون جسارت ممکن نیست».
مصاحبه از:
سید کمال هاشمی
پویا مودتی
محمدرضا آخوندی