گزارشی از ۱۰ آسمانخراش تازهطراحیشده یا درحالساخت در پنج قاره، نشان میدهد رقابت امروز معماری عمودی از «رقابت در ارتفاع» عبور کرده و وارد دورهای شده است که فرم، انرژی، اقلیم، اقتصاد و هویت شهری در هم تنیدهاند. بررسی این پروژهها نشان میدهد جهان در حال تجربه گذار از برجهای شیشهای صرف، به سازههایی است که خود را «قطعهای از شهر» و نه «ابژهای در شهر» میدانند.

آسمانخراشها، بهتعبیر ریم کولهاس، «آزمایشگاه فشرده جهان مدرن» هستند؛ جایی که سیاست، محیطزیست، اقتصاد، تکنولوژی و زیباییشناسی در کوچکترین واحد خود تقابل و تعامل میکنند. ۱۰ برج پیشرو در این گزارش، نمونههای بارزی از این جدال معماری و واقعیتاند؛ از برجهای پیچان و متحرک زاها حدید گرفته تا جنگلعمودی استبان بوئری و برج گریدی سوتو دِمورا.
1) Cityzen Tower – زاحا حدید آرشیتکتس – تفلیس
این برج ۴۲ طبقه با تراسهای آبشاری، یکی از معدود نمونههایی است که فرم خود را نه از «طراحی صرف»، بلکه از توپوگرافی میگیرد؛ امری که گروه معماری آن را «continuous landscape» نامیده است.
فرم پیچ خورده و تراسهای سبز در اقلیم مرطوب قفقاز، علاوه بر ایجاد تهویه طبیعی؛ همانگونه که معماران اشاره کردهاند، موجب کاهش گرمای ساختمان در تابستانهای گرم تفلیس میشود.

ZHA در توضیح پروژه میگوید:
The tower is a vertical extension of the adjacent Central Park
نکته اینجاست که چنین رویکردی زمانی واقعی است که عملکرد سبز در تمام ارتفاع تداوم یابد؛ در بعضی پروژههای مشابه، لندسکیپ صرفاً نشانهای تزئینی است. اما در این پروژه ابعاد تراسها کارکردی است.
2) 1072 West Peachtree – آتلانتا – TVS

مرتفعترین برج مسکونی آتلانتا در ۳۳ سال اخیر که با ترکیب سه لایه عملکردی (پارکینگ/اداری/مسکونی) طراحی شده است. نمای تمامشیشهای در اقلیم گرم و مرطوب جنوب آمریکا، چالش جدی مصرف انرژی ایجاد میکند. بسیاری از برجهای ۲۰ سال اخیر به این نتیجه رسیدهاند که شیشه فراگیر، هرچند زیبا، بهصرفه نیست.
این همان نقدی است که کنیتسی یانگ در پژوهشهای خود تحت عنوان façade overexposure مطرح میکند.
3) College Park Towers – تورنتو – Hariri Pontarini + ERA
یکی از پیچیدهترین پروژههای این لیست، سه برج بر فراز بنای آرتدکو ۱۹۲۰ است. این پروژه تلاش میکند از «فَسادیزم» (Facadeism) فاصله بگیرد. ERA بهصراحت اعلام کرده است که بنای تاریخی کاملاً حفظ میشود.
Scott Weir
This is one of the most significant works of architecture in Toronto — but it has never reached its full potential

مدل تورنتو الگویی است برای شهرهایی که با بحران تضاد میان حفاظتگرایی افراطی و نوسازی بیقید و شرط مواجهاند.
4) Alta Tower – زاها حدید – بلگراد
برج ۳۵ طبقه با بالکنهای ممتد و اگزواسکلتون عمودی؛ زاها حدید آرشیتکتس تأکید میکند که پاسخ برج به اقلیم قارهای ملایم بلگراد، در طراحی تهویه طبیعی و لورهای عمودی نهفته است:
Natural ventilation drives the environmental design of the tower

این نکته از نظر عملکرد انرژی ارزشمند است، اما حجم انبوه بالکنهای متصل، بحث نگهداری از ساختمان را چالش برانگیز میکند.
5) The Avenir – نیویورک – CetraRuddy
برج کازینوی ۴۶ طبقه با پایه موجدار؛ کازینو در طبقه دوم و با نور طبیعی؛ این تصمیم یک پارادایم شیفت است؛ زیرا همانطور که تیم طراحی میگوید:
Unlike traditional casinos, The Avenir features ample natural light

اما باید توجه کرد که جذب نور طبیعی لزوماً به معنای کاهش مصرف انرژی نیست. کازینوها بار مصرفی بسیار بالایی دارند، و شدت روشنایی مطلوبشان با نور طبیعی سازگار نیست؛ بنابراین سناریوی نورپردازی باید هوشمند باشد تا مصرف انرژی کاهش یابد.
6) One Park Lane – گلدکوست – BKK + Cottee Parker
این پروژه برخلاف اکثر آسمانخراشهای جهان، با استدلال «حل بحران مسکن» معرفی شده و مرتفعترین برج استرالیا درصورت ساخت خواهد بود.
Brett Rogers;
This development will help address the desperate need for housing on the Gold Coast

بلندمرتبهسازی لزوماً بحران مسکن را حل نمیکند؛ مگر اینکه:
قیمتگذاری مهار شود، سطوح اشغال متنوع باشد و خدمات شهری همزمان توسعه یابد. در غیر این صورت نتیجه، افزایش قیمت زمین و تشدید فشردگی شهری است، نه حل بحران.
7) Oricon Tower – سوتو دِمورا + OODA – تیرانا
OODA درباره این برج گریدی با صفحات بیرون زده میگوید:
It functions as an urban gateway

این ادعا زمانی معتبر است که «سنتِ مرکزگرا» کنار گذاشته شود و ورودیهای شهر با معماری عمودی نقشگذاری شوند. طراحی گریدی و تناسبات دورانمند، برج را به یک «ستون نئوکلاسیک معاصر» تبدیل کرده است.
8) Symphony Tower – زاها حدید – دبی

اگزواسکلتون الهامگرفته از «سوزندوزی اماراتی» و نورپردازی که با PV تغذیه میشود؛ استفاده از PV روی پوسته ایده ارزشمندی است؛ اما سطح قرارگیری در قابهای عمودی، بازده را کاهش میدهد. مزیت اصلی برج در سایهاندازی و کنترل تابش خورشید بوده و برای اقلیم بسیار گرم دبی، یکی از بزرگترین نقاط قوت طراحی میباشد.
9) Sudameris Plaza – فاستر + پارتنرز – پاراگوئه
برجی با قابهای بتنی ضخیم و باغهای عمودی؛ David Summerfield میگوید:
The greenery travels up the building through sky gardens, improving wellbeing

این پروژه نسبت به الگوهای پرزرقوبرق آمریکای جنوبی، فرم بسیار مینیمال و واقعگرا دارد؛ قابهای عمودی، عملکردی هستند، نه تزئینی؛ و به تهویه طبیعی کمک میکنند.
10) Wonderwoods Vertical Forest – استِفانو بوئری – اوترخت
نسخه تکاملیافته جنگل عمودی میلان؛ بوئری میگوید:
This is a real urban ecosystem, a haven for biodiversity

جنگل عمودی میلان منتقدانی داشت که آن را «سبزِ نمایشی» میدانستند. اما نسخه اوترخت: دیتاسنتر پایش گیاهان دارد، آبیاری هوشمند و حشرات و پرندگان برای نخستین بار در پوسته پیشبینی شدهاند. این پروژه، اگرچه هزینه نگهداری بالایی دارد، نشان میدهد معماری میتواند بهجای تقلید از طبیعت، بخشی از اکوسیستم شود.
در مجموع، بررسی این ده آسمانخراش نشان میدهد که دوران «نمای شیشهای» به پایان رسیده و معماران امروز به شکلی بیسابقه به سمت اگزواسکلتون، تراسهای عمیق، سایهانداز و تهویه طبیعی حرکت کردهاند. طبیعت دیگر نقشی تزئینی ندارد و بلندمرتبهسازی معاصر بدون باغ عمودی معنا پیدا نمیکند، هرچند تمایز میان بوئریِ واقعی و سبزِ نمایشی تنها زمانی آشکار میشود که پروژه با دادههای عملکردی قابل سنجش همراه باشد. برجها اکنون بهجای آنکه ابژههایی منفرد در آسمان باشند، خود را بهعنوان دروازههای شهری، لندمارکهای اقلیمی و موتورهای توسعه شهری تعریف میکنند. در نهایت، معماری جهان در حال عبور از زیباییشناسی صرف به «زیباییشناسی عملکردی» است؛ گذار مهمی که همانگونه که سارینن گفته بود، یادآور این واقعیت است که «Form follows function – and sometimes emotion».
نگارش: پویا مودتی | معمار و پژوهشگر حوزه معماری و انرژی |
تصاویر:
تصویر 1: Negativ
تصویر 2: Rockefeller Group
تصویر 3: Hariri Pontarini - GWLRA
تصویر 4: Zaha Hadid Architects
تصویر 5: Binyan Studios
تصویر 6: Tony Goss
تصویر 7: Plomp
تصویر 8: Bloomimages
تصویر 9: Foster + Partners
تصویر 10: Milan Hofmans