کد خبر: 3339 زمان انتشار: 23:10:06 - 1404/07/25
بازاندیشی هویت تبریز در پرتو معماری

معماری تاریخی تبریز، فراتر از مجموعه‌ای از بناهای کهن، روایتی زنده از هویت، اجتماع و اندیشه در بستر زمان است؛ اما در میان جریان‌های مدرنیزاسیون و دگرگونی شهری، نیازمند نگاهی تحلیلی و نظریه‌محور است تا پیوند میان گذشته و امروز را بازتعریف کرده و اصالت فضایی این شهر را به نیرویی پویا برای آینده بدل سازد.

معماری تاریخی تبریز نیازمند نقدی تحلیلی و نظریه محور است؛ نقدی که فراتر از توصیف های نوستالژیک برود و لایه های فضایی، عملکردی اجتماعی و هویتی آن را آشکار کند. بررسی تعامل روزمره ی شهروندان با این فضاها نشان می دهد که بخشی از کارکردهای تاریخی همچنان فعال اند، اما بسیاری از عناصر نیازمند .بازتعریف و سازگاری با نیازهای معاصر هستند.

این بناها صرفاً بقایای گذشته نیستند، بلکه ساختارهایی پویا در بافت شهری اند که توانایی تولید معنا و شکل دهی به تجربه ی فضایی را دارند. گذرگاه ها، میدان ها و تیمچه ها افزون بر ارزش تاریخی، حامل نظام های اجتماعی و اقتصادی اند و میتوانند در بازاندیشی الگوهای شهری امروز الهامبخش باشند. بازار تبریز نمونه ای شاخص است؛ شبکه ی منظم راسته ها و تیمچه ها نه تنها مرکز اقتصادی، بلکه تجسمی از نظم فضایی و تعامل اجتماعی در شهر بوده است. مسجد کبود نیز با هندسهی متقارن و تزئینات شاخص خود، نمونه ای از همنشینی زیبایی، مهارت سازهای و ارزش های فرهنگی در معماری تبریز به شمار می آید.

با این حال، بخش مهمی از هویت فضایی تبریز در سالهای اخیر در مواجهه با جریانهای مدرنسازی و توسعه ی شتابزده، در معرض گسست قرار گرفته است. شکل گیری مراکز تجاری جدید و حذف تدریجی فضاهای جمعی سنتی، موجب کاهش حضور اجتماعی در بافت تاریخی شده است. در چنین شرایطی، بازخوانی مفاهیم اصیل فضا در معماری تبریز – از حیاط و ایوان گرفته تا راسته و تیمچه – میتواند .به احیای نوعی پیوستگی فرهنگی در بطن زندگی شهری امروز منجر شود.

معماری تبریز همواره حاصل گفتوگو میان سنت های محلی و جریان های فراملی بوده است. از تأثیرات قفقاز و آناتولی در جزئیات تزئینی تا حضور صنعتگران و معمارانی که مرزهای فرهنگی را درنوردیده اند، هویت این شهر بر پایهی تعامل شکل گرفته نه انزوا. شاید بازآفرینی معاصر نیز باید همین منطق گفتوگو را دنبال کند؛ گفت وگویی میان گذشته و حال، میان نیازهای امروز و .خاطرات دیروز، تا بتواند شهر را از گسست تاریخی نجات دهد.

پرسش اساسی این است که چگونه میتوان گذشته را نه به عنوان حافظه ای منجمد، بلکه به عنوان نیرویی زنده برای بازآفرینی آینده درک و به کار گرفت؟ پاسخ در بازتعریف رابطه ی میان اصالت و نوآوری نهفته است. اگر معماری تبریز بتواند روح جمعی خود را در کالبدی نو تداوم بخشد، آنگاه میراث تاریخی نه صرفاً موضوع حفاظت، بلکه بستری برای آفرینش خواهد بود تداوم هویت شهری تبریز در گرو بازآفرینی آگاهانه و بهره گیری از معماری پایدار است؛ رویکردی که ضمن پاسداشت اصالت کالبدی، فضاها را بازتعریف کرده و عملکردهای معاصر را در آنها ادغام کند. چنین نگاهی، معماری تبریز را از خاطره ای ایستا به فضایی زنده بدل می سازد که هویت شهری نسل های آینده را شکل میدهد در این میان، نشانه هایی از این تداوم در گوشه وکنار شهر هنوز قابل مشاهده است؛ در صدای گام ها بر سنگفرش بازار، در بازتاب نور بر کاشی های کهن، و در نگاه نسل هایی که میان دیروز و امروز در رفت وآمدند. شاید پاسخ همه ی پرسش ها هنوز روشن نباشد، اما همین پرسش هاست که مسیر فهم تازه ای از تبریز را پیش رو می گشاید؛ مسیری که هنوز ادامه دارد.


ارسال نظر


رویداد

کلیه حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ می باشد.